جستجو
-
۱تصویر
عکس دسته جمعی
از راست: فخری ابراهیمی، محمدعلی امیرابراهیمی (نصرت الممالک)، کودک در بغل مهران کلانتری، و ناشناخته
-
۱تصویر
عکس دسته جمعی
ایستاده از راست: فخری ابراهیمی، نصرت امیری، رستم امیری، گیلان امیرابراهیمی، فضل الله ابراهیمی، و هوشنگ امیری؛ نشسته از راست: محمدعلی امیرابراهیمی (نصرت الممالک)، ترکانه (ترکان) خانم ابراهیمی، و عزیزالملوک امیرابراهیمی
-
۱تصویر
عکس دسته جمعی
ردیف پشت، ایستاده از راست: عیسی خان ابراهیمی، نوزاد بغلش: فضل الله، گیلان خانم، و رستم خان؛ ردیف جلو، از راست: نصرت خانم، امیر [؟]، محمدعلی امیرابراهیمی (نصرت الممالک)، کودک بغلش: فخری، و حسین [؟]
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۷ ش
درباره دریافت نامه مخاطب توسط علی شوفر، سلام رساندن به غلامحسین و گلناز، ارسال نامههای فریده و فاطمه، سفر به ابارق، ارسال سم توسط ایرج آگاه به ابارق، و سلام رساندن به حضرت علیه خانم، همشیره، سیمین، دکتر بوذرجمهری، عزت الله، فخری، و علی
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۲ ش
شامل احوالپرسی از همسر و دخترش فاطمه، رسیدن نامه آذر به دست سیدحسین شوفر، حرکت به سوی وکیل آباد و از آنجا به سوی ریگان، خوبی هوای بم، برگشتن به کرمان از راه نرماشیر، فرستادن حواله پول، چگونگی وضعیت خانه شهر و سهم باغ سرآسیاب، ارسال پالان الاغها از رفسنجان توسط حسین نصرالله، درخواست فرستادن اخبار جدید و روزنامه، سلام رساندن به امان الله، سالار مظفر، عشرت الملوک، فروغ نصرت، عزت الله، سیمین، فخری خانم، نصرت الله، ماژور، و غلامعباس
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۹ ش
درباره ماندن یک شبه در ابارق و حرکت با حضرت علیه خانم به وکیل آباد، حضور بی بی مستوفی در آنجا، رفتن خانم به زاهدان، رفتن وی به رحمت آباد نزد برادرش، خوب شدن هوای وکیل آباد، رفتن از آنجا به بم و سپس ابارق، ارسال ماشین به کرمان برای آمدن خانواده به ابارق، خوب بودن وضعیت نرماشیر، سلام رساندن به فاطمه، فریده، و غلامحسین، تهیه کره اسب برای بچهها، سلام رساندن به عزت الله، سیمین، فخری، سالار، نصرت الله، و شاپور کیانیان، درخواست ارسال روزنامهها و مجلهها برای وی، ارسال چند کمپوت از دارابجی، و دستور به باغبانها برای جدیت در کارهایشان
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۲ ش
شامل احوالپرسی از همسر و دخترش فاطمه، رفتن به عباس آباد و توقف در رحمت آباد، خرابی هوا، ارسال کاغذ و روزنامه، کار پانزده روزه در عباس آباد جهت کاشت درختان باغ، سلام خدمت خانم جان، آقای سالار، عشرت الملوک، فروغ نصرت، عزت الله، نصرت الله، سیمین، فخری، و امان الله، تبریک عید به همه فامیل، رساندن نامههای ماژور به دستش، دستور به حسین نصرالله برای ارسال پالانهای الاغ خریداری شده از رفسنجان، ارسال پنج فقره نامه برای برادرش، خانم جان، آقای سالار، خانم فروغ نصرت، آقای دیلمقانی، و آقای جباری که باید به دستشان برسد، و سلام رساندن به غلامعباس
-
۱تصویر
عکس دسته جمعی
ردیف عقب، ایستاده از راست: نصرت الله، اورانوس، نپتون، و عزت الله کلانتری؛ ردیف وسط، نشسته از راست: فخری ابراهیمی و مهرداد در آغوشش، عشرت الملوک عامری و رضا در آغوشش، و سیمین دخت پزشک نیا و محمد مهدی در آغوشش؛ ردیف جلو، نشسته از راست: روشن، مریم، ناشناخته، و ونوس کلانتری
-
تصویر
صحبتهای شیدا، بیتا، و غلامحسین عامری
گفتگوی شیدا (یاسمن)، بیتا، و غلامحسین با افسانه نجم آبادی و فرشیده میربغدادآبادی، در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۹۶ش در کرمان؛ آن ها از قمرالملوک، عشرتالملوک، فروغ نصرت، و سایر افراد خانواده سخن میگویند.